خدا حافظ شی شی مامان
بله عزیزم بالاخره پروژه ی ترک شیر هم تموم شد .... چند ماهی واقعا درگیرش شده بودیم فکر کنم سه یا چهار ماه...اذیتش بیشتر بود ولی از نظر روانی خیلی کم تر یا شایدم اصلا ضربه نخوردی.... این اخرا دیگه یادت میرفت که باید شی شی بخوری و فقط نیمه شب تو خواب میخوردی...که دیگه یه کم نمک زدم بهش که حالت بد میشد و میگفتی شی شی نه...بای بای شی شی...شی شی نمکیه یه چیز جالب ...دو سه روز پیش مش بودیم ...تو مهمونی یه نی نی داشت شی شی میخورد ...تو بدو بدو رفتیو گفتی :نهههههههه شی شی نخور نمکیه....همه مردن از خنده... امسال کادوی تولد هم از من و بابا جون یه موتور شارژی هدیه گرفتی....خیلی دوسش داری خدا رو شکر... روز تولدت هم خونه ی مامان جون و بابا جونت...
نویسنده :
مامان و بابا
13:21