آریا آریا ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

دردانه مامان و بابا

فروردین 92

سلام نفسی من عزیزم من و ببخش که جدیدا اینقدر دیر میام واسه اپ...اخه تا وقتی بیداری که نمیزاری ...وقتیم خوابی که منم کلا پنچر میشم و دیگه حس تایپ کردن نمیاد.... عزیز دلم این روزا شدیدا مشغول یاد گرفتن و حرفیدن و بازی کردن هستی...هر روز به تعدار خواسته هات و پافشاری کردن هات برای داشتنشون افزوده میشه... وقتی بهت میگم مثلا دیروز توتو چیکار کرد شاید چند دقیقه ای ماجرا رو به زبون خودت تعریف میکنی که البته هیچی ازش معلوم نیست...راستی یک هفته ای هست که دو تا دوست جدید داری ...بله جوجه و در کمال تعجب هنوز زندن...روز اول یکیشون و چنان پرتاب کردی که چند تا چرخ زد دور خودش بیچاره...فکر کنم ضد ضربه شدن... یک هفته هم مریض شده بودی و همش تب می...
21 فروردين 1392

« خداوند از انسان چه می خواهد؟!...»

 شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع وگریه و زاری بود. در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کند ! استاد پرسید : برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟ شاگرد گفت : برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطف خداوند! استاد گفت : سوالی می پرسم ، پاسخ ده؟ شاگرد گفت : با کمال میل؛ استاد. استاد گفت : اگر مرغی را، پروش دهی ، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟ شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم . استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟ شاگردگفت: خوب راستش نه...!نمی توانم هدف دیگری از ...
7 فروردين 1392

نوروز 92 مبارک

سلام شیرینم سال نو مبارک عزیزم سال نو همه ی دوستای گلم هم مبارک باشه امیدوارم امسال سال تحقق همه ی آرزوهای قشنگتون باشه امسال عید یه سال کاملا متفاوت بود....فقط به خاطر فرشته کوچولوی شیرینم...از بس که نفسم شیرین و شیطونه... یه هفته مونده به عید بابایی ماشین و بهمون داد و با آریا و مامانی و خاله رفتیم یه سفر کوتاه به روستای اجدادیمون که خیلی به همه خوش گذشت ...آریا ی مامان چند واحد جانور شناسی و خاک بازی و شیطنت پاس کردن واقعا... دیگه از پیش ببعی ها و تو تو ها و هاپوها نمیشد دیگه اوردش خونه...بعدشم که رضایت میدادن میومدن دوباره تو حیاط و اب بازی میکردن خیلی خیلی خاطره خوبی شد...خیلی جالب که از حیوونا نمیترسیدی و میخواستی بهشون به ب...
5 فروردين 1392

21 اسفند 91

سلام عشقم بالاخره عروسی خاله اتنا هم با اون همه استرس تموم شد... روز عروسی جمعه 18 اسفند 91 بود..اونروز بر خلاف روزهای بهاری قبلش برف سنگینی تو جاده ها باریده بود و برای همین حداقل نصف مهمونای عموجلیل نتونسته بودن از مش بیان... همه به خالت میگفتن مگه چقدر ته دیگ خوردی که راه بندون کردی از شب قبل همه نگران بودیم که خدایا چی میشه و همش میترسیدیم خونوادش هم نتونن برسن چون جاده بسته شده بود...ولی خدا رو شکر رسیدن و همه چی به خوبی و خوشی تموم شد...ما ظهر رفتیم خونه مامانی و بعد از ناهار شما رو اونجا خوابوندم و رفتم ارایشگاه...بعد بابا اومد دنبالم و برگشتیم خونه مامانی تا هم من تو رو حاضر کنم هم بابا خودشو دست عمه جون و مامانی درد نکنه همه...
21 اسفند 1391

دروغ و راست

روزی دروغ به حقیقت گفت : بیا با هم به دریا برویم و شنا کنیم. حقیقت پذیرفت و به ساحل رفتند و حقیقت لباسهایش را درآورد . دروغ لباسهای او را پوشید و رفت. از آنروز همیشه حقیقت عریان و زشت است اما دروغ در لباس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان است.
17 اسفند 1391

تلنگر

مقایسه مدارس ژاپن با مدارس ایران در چند جمله بعضی ویژگی های مدارس دوره ابتدایی و راهنمایی در ژاپن به دانش آموز نمره داده نمی شود و هیچ دانش آموزی مردود نخواهد شد. نمره، ابزاری برای کنترل نیست و مربی واقعا پرورش دهنده است. کار گروهی مبانی آموزش است. کلوپ ها و گروه های مختلف در مدارس فعال هستند و دانش آموز در گروه های مختلف عضو می شود و کار جمعی را می آموزد. آموزشِ مسئولیت پذیری با دادن مسئولیت های کوچک به کودکان مثل پرورش یک گل و وادار به پاسخگویی نسبت به این مسئولیت. هزینه آموزش در تمام مدارس روستاها و شهرها یکسان است. در ژاپن، سرایدار وجود ندارد و وظیفه تمیز نگه داشتن مدارس حتی سرویس های بهداشتی ...
17 اسفند 1391

تلنگر

سی نصیحت زرتشت ۱. آنچه را گذشته است فراموش کن و بدانچه نرسيده است رنج و اندوه مبر 2. قبل از جواب دادن فکر کن 3. هيچکس را تمسخر مکن 4. نه به راست و نه به دروغ قسم مخور 5. خود براي خود، زن انتخاب کن 6. به شرر و دشمني کسي راضي مشو 7. تا حدي که مي تواني، از مال خود داد و دهش نما 8. کسي را فريب مده تا دردمند نشوي 9. از هرکس و هرچيز مطمئن مباش 10. فرمان خوب ده تا بهره خوب يابي 11. بيگناه باش تا بيم نداشته باشي 12. سپاس دار باش تا لايق نيکي باشي 13. با مردم يگانه باش تا محرم و مشهور شوي 14. راستگو باش تا استقامت داشته باشي 15. متواضع باش تا دوست بسيار داشته باشي 16. دوست بسيار داشته باش تا معروف باشي 17. معروف باش تا زندگاني به نيکي گذراني 18...
17 اسفند 1391

اولین تکانهای خانه تکانی

سلام عزیز دلم... خوبی؟ بله؟       خدا رو شکررررررررر عسلم... امروز 13 اسفند 91 هست... دیروز جمعه بود که بابایی زحمت کشید و قسمتی از کارای مردونه دم عید و انجام داد...پرده رو باز کرد و بعد از شستشو دوباره وصلش کرد..اخر شب هم که شما خواب بودی فرشارو هم جمع کردیم و صبح دادیم قالیشویی...ولی هنوز کلی کار دیگه مونده... تو این مدت یکی از لذت بخش ترین کارایی که کردم خریدن لباس تو بود نفسم...واقعا خیلی احساس خوبی داشتم ...برات پیرهن و شلوار خریدم از مش..و از همینجا هم یه روز که با عمه و پارسا و دریا رفتیم بازار برات کفش و جوراب و پاپیون(واسه عروسی خاله جون)خریدم .عزیزم مبارکت باشه... پسرم خیلی اب بازی دوست داری ...لیو...
13 اسفند 1391

28 بهمن 91

سلام شوکولات کره ای مامان مبارکت باشه پسرم دندونای نیشت هم بالاخره سر زدن ...الهی قربون دندونات برم...همشون کوچولو و موشموشکین...فقط دیگه مثل اولا سفید سفید نیستن...به خاطر قطره آهن و ...نمیدونم کی بتونی مسواک بزنی خودت.چون من و که اصلا نمیزاری دست به دندونات بزنم... عزیزم این روزا مشغول تدارک جشن عروسی خاله آتنا هستیم...خرید و تالار و مزون و ارایشگاه...هر جا هم که میریم ماشالله به شیطونیات...واقعا حواس همه رو متوجه خودت میکنی و همه میان و لپت و میکشن و بوست میکنن...راستی گفتم لپ ...لپات و نشون میدی و میکشیشون ...دندوناتم که گفتم به هم میزنی و نشونشون میدی...خیلی دوست داشتنی تر میشی ... از بس هر وقت شیر خواستی گفتم به مامان بوس بده ...
29 بهمن 1391