آریا در آخرین هفته از شش ماهگی
سلام پسر نازنازی مامان
خدارو شکر که حالت خیلی خوبه گلم.
یه خبر خوب عزیزم اینکه دقیقا از روز ٢٨ م دیگه قشنگ سینه خیز میری البته به صورت ترکیبی با چاردست و پا. چون خیلی علاقه به چاردست و پا رفتن داری ولی فقط میتونی روی دست و پاهات خودتو بلند کنی.برای همین خودتو بلند میکنی چند تا تاب میخوری بعد خودتو به جلو پرتاب میکنی...ولی سینه خیز و دیگه کامل میری ..و مثل فرفره خودتو به هر چی میخوای میرسونی...
مامان جون ماشالله خیلی شیطونیا...بعدازظهرا که از سر کار میام و خستم ولی شما نمیخوابی چون من انرژیم کمه تو همیشه زودتر از من به همه چی میرسی...
وای من این روزا از دست تو فسقلی خیلی سوپرایز میشم ...مثلا دیروز که داشتی اواز میخوندی میگفتی دددددددددد با فتحه و بااباابااابااا...وای که برات میمیرم مامانی وقتی اینا رو میگی...
مامان جون فردا عصر هم با دخترعمه و پسر عمه وقت اتلیه داریم ...چون قراره که مامانی با نوه هاش عکس دسته جمعی بندازه...
سه شنبه هم قراره ببرمت واسه واکسن شش ماهگیت.چون ٤شنبه شهادت حضرت فاطمه ست و تعطیله منم میتونم ازت مراقبت کنم ...اصلا ولش کن نمیزارم واکسنت بزنن
نفس مامان جدیدا غذا هم بهت میدم ...البته ٢ هفته ای هست که حریره بادوم میخوری ولی یکی دوروز که سرلاک هم بهت میدم . سرلاک و خیلی دوست داری ولی حریره رو نه.
راستی امروز یه کپ خوشکل سفید هم بابایی واست خریده که خیلی بهت میاد .حالا عکساشو میزارم.
عزیزم بیشتر از هر چیز تو دنیا دوست دارم.
من میرم که فردا شنبه ست و خیلی کار داریم.