پایان هفته 37
سلام پسر کوچولوی شیرین مامان
عسل مامان باورم نمیشه یه هفته دیگه هم گذشت.دیگه این روزای اخر خیلی زود داره میگذره.امروز بعدازظهر نوبت دکتر دارم .فکر کنم این بار اخری باشه که برم دکتر یا شایدم یکی مونده به اخر.همش بستگی به جوجه ی مامان داره که کی تصمیم بگیره از تو دل مامان بپره بیرون.عزیزم من که امادم یه هفته ست .ساک بیمارستان و مدارک و هر چی به ذهنم رسیده رو اماده کردم.فقط یه خورده استرس دارم ....
دیشب هم مهمون داشتیم واسه شام ...بابایی و مامانی و خاله اتنا و دایی ارمین و دایی امیر و خونواده ی عمه زهرای من ...خیی خوش گذشت .همه که اتاق پسریمو دیدن کلی تعریف کردن...
پسرم مامان خیلی دوست داره و بیشتر از همیشه منتظرته ...مامانو خیلی منتظر نزار...
یه هالمه بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
٩٠/٠٧/١٧
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی