بدون عنوان
بدون عنوان سلام نفسی
خوبی عزیزم؟
این روزا شدید رفتیم تو فاز تربیتی 
عزیز دل مامان کم کم کارای خطرناک و خرابکاریات داشت از دست در میرفت...اولین مرحله این بود که مبل زیر پریز برق و برداشتم تا با برق بازی نکنی...هر وقت که دست میزدی به پریز من یک سال از عمرمو از دست میدادم از نگرانی..بعدی هم اینه که دست زدن به تلویزون ممنوع شد ..گام بعدی هم از دیروز شروع شد که جلوی حمله به کامپیوتر گرفته شد و کلا دیگه نباید سر میز کامپیوتر بری..ایشالله در مرحله ی بعدی هم موبایل ها جمع میشن ..موبایل واقعا چیز مزخرفیه دست بچه ..یه پسر عموی 4 ساله دارم که ساعتها با بازی موبایل سر گرم میشه و اصلا دیگه تو باغ نمیاد و وقتی هم که در میاد چشاش میخواد از حدقه در بیاد ...برای همین باید پیش گیری کرد...
پسر نازم خودمم دوست ندارم همش بهت بگم نه نه نه ولی به نظرم اگه از همین الان تا سه سالگی مرزبندی ها تعیین بشه بعدا کمتر صدمه میبینی...
راستی دو سه روزه که لاستیکتو چند ساعت در روز باز میزارم تا کم کم یاد بگیری که جیشتو بگی...چند باری هم تو گاشو جیش کردی و دو باری هم تو دسشویی...اگر هم که به خودت جیش کنی میفهمی کار بدی کردی و زود میای گزارش میدی...
کلمه ها ی جدید که میتونی کاملا و اگاهانه استفاده کنی وصل به معنی وصل کردن و باس یعنی باز کردن و باتی یعنی باتری..حموم..موچه یعنی مورچه ..جیر جیر /جیرجیرک و خیلیای دیگه که الان یادم نمیاد.
مامان :آریا نفس مامان کیه؟ آریا :من من -عسل مامان کیه ؟ من من تا......
بابا: آریا بابا رو چند تا دوست داری؟ آریا: ده تا
مامان :آریا میخوای بهت سیب بدم؟ آریا نه نه بعد یکم فکر میکنی و میگی دوخ یا ننت یعنی دنت که عاشقشی.
مامان:آریا جیش داری؟ چون این سوال و جدیدا ازت زیاد میپرسم با عصبانیت میگی نههه نههه
یک چیز ی هم که هست عصبانی شدن و بهم زدن و پرت کردن وسیله هاست مخصوصا موقع غذا خوردن و وقتی که ممانعت میکنم از دست زدن به چیزای ممنوع..اول عصبانی میشی و دودستی میزنی به دیوار یا عروسکات یا حتی من و بابا اگه تو بغلمون باشی بعد پرت میکنی وسایل و بعدشم که نتیجه نمیگیری دیگه قهر میکنی و رو زمین درار میکشی باسن به هوا و شروع میکنی به الکی گریه کردن
عجب فیلمی هستی نیم وجب بچه...
متاسفانه به علت خراب شدن رمم بیشتر عکسا خراب و بی کیفیت شده ...حالا این چند تا رو برات میزارم تا یه فکری برای بقیش بکنم.
این یه روز جمعه بود که رفتیم پیک نیک سه نفری...
بهتره به عرضتون برسونم که از بس رفتی تو این سبد دیگه به ملکوت اعلا پیوسته و باید بزارمش دم در اشغالی ببرش
بعدی اریا تو حموم یعنی جای مورد علاقش مشغول کار مورد علاقش یهنی اب بازی..
خب دیگه من فعلا میرم ...بای بای
بوووووس عزیزم هزار تا..عاشقتم ...
آخه من تا کی باید این چیزا رو یادتون بدم . 
