آریا آریا ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

دردانه مامان و بابا

.چهارده ماهگی نفسی

1391/10/12 11:37
نویسنده : مامان و بابا
411 بازدید
اشتراک گذاری

سلام وروجکمقلب

قبل از هر چیز چهارده ماهگیت مبارک نفسم...چشمک

خدا رو شکر حال همه خوبهلبخندتو هم که مریض شده بودی خیلی زود بعد از اخرین پستی که گذشته بودم خوب شدی مامانی...فقط یادم میاد بعدش به خاطر شربتت اسهال شده بودی و پات به شدت سوخته بود و هر بار که جیش میکردی گریت میرفت رو هوا...تا دو روز حتی پماد رو هم با گریه بهت میزدم و کلا دیگه پمپرز نزاشتم بهت...و دیگه چشمت روز بد نبینه فرشارو سرویس کردی عزیزم...ولی اشکال نداره فدای سرت...خوشحالم که خوب شدیابلهنیشخند

بزرگ شدنت هم کاملا میشه احساس کرد...وقتی بهت میگم یه چیزی رو بیار خیلی برام جالبه که چقدر خوب متوجه میشی و میاریش برام...دیشب به بابایی میگفتم که اریا گلایی که روی پرده ی اتاقشه رو میدونه و امروز که بهش گفتم گل کجاست بهم نشون داد که یهو دیدیم رفتی طرف پرده ی پذیرایی و یه سرس گلای کمرنگ وسطشو که هیچ ربطی به گلای فانتزی پرده ی اتاقت نداره رو نشون دادی و گفتی dol   ما هم خیلی ذوقیدیم از خود راضی

یه پارچه هم داری که وقتی میخوام بهت غذا بدم میندازم زیرت...حالا وقتی بهت میگم اریا برو پارچت و پهن کن تا به به بیارم میری برش میداری و میکشیش وسط حال تا بیام برات صافش کنم...افرین جوجه ی باهوشمبغل

دیروزم دیدم صدات نمیاد اومدم دیدم تو اشپزخونه هستی و در ماشین لباسشویی باز بوده و همه ی لباسا رو ریختی بیرون و یه مقدار برنج خشک تو پلاستیک تو کابینت بوده در اوردی و با دندونت پارش کردی و همه ی برنجارو پخش زمین کردی و وقتی من اومدم بالا ی سرت با تعجب و مظلومیت مارمولکی گفتی چی بوووووده؟

بعد که دیدی من عصبانیم .....چشمک زدیمژه

و بعدش با صدای بلند و الکی خندیدی

اینم مال بعدشه که تمیز کردم و جارو کشیدم...گفتم قبلا که چه کار خطرناکی با صندلیت میکنی...

     

اگه بخوام بگم دقیقا که هر روز چه کارایی میکنی فکر کنم نی نی وبلاگ بهم کاپ بده تعجب

اینجا هم دمپایی من و پات کرده بودی و بندش رفته بود لای انگشتتنیشخند

           

اینم عکسای ددر رفتن..........

 

و این هم دیروز بود که با سه تایی رفتیم کلاته ...خیلی هوا خوب بود و منظره زمستون فوق العاده بود..

و این هم دو تا عشق زندگی من در کنار هم...

یه کاری هم که میکنی این که گوشی تلفن خونه رو برمیداری و بعضی مواقع چندین ساعت ازش میگذره که هیچکی به دادش نمیرسه...

و در اخر یه خواب درست و حسابی یعد از این همه شیطنت میچسبه نه...خمیازه

عزیزم مامان عاشق همه ی کاراته...اونقدر برام عزیزی که واقعا هیچ وقت از بودن در کنارت احساس خستگی نمیکنمماچبغل

راستی 9 دیماه هم سالگرد ازدواجمون بود .امسال مثل هر سال از بودن در کنار علیرضا مهربونم و آریا ی نفسم بیشتر از پیش احساس خوشبختی کردم...خدایا به خاطر همه چی ممنون.....

فعلا بای عشقمبای بای  91/10/10

 بعدا نوشت:راستی یلدا هم مبارک ...پسرم همه ی شبات یلدایی..شب یلدا خونه ی مامان من بودیم همه گی ..مامانی و بابایی ...دایی امیر و دایی ارمین ...خاله اتنا و عمو جلیل ...خیلی خوش گذشت ..

شب هم رفتیم رو پشت بوم جیگر کباب کردیم و تو به اتیش نگاه میکردی...عکساش دست خاله جونته اگه بهمون دادشون میزارم برات...

روز بعدشم همه خونه ما بودن نهار ...وخاله و عمو رو اصطلاحا پاگشا کردیم و یادگاری من و بابا یه قالیچه بهشون هدیه دادیم امیدوارم که خوششون اومده باشه و ایشالله که خوشبخت بشن باهم...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

مهرناز(مامان آرسام)
11 دی 91 1:03
سلام عشقموای خدارو شکر که بالاخره خبر سلامتی آریا جون رو دادی بهمون مامانی انشالا دیگه همیشه بلا ازش دور باشه گلم
وای من قربون اون dol گفتنت برم خاله یی
وااااااااااااااای عزیزم مُردم ازخنده وقتی اون عکس توی آشپزخونه و دسته گلشو دیدم و تعریف کردی! ببین پسمل شیطونمون تا کجاها رو رفته سراغش ترتیبشو داده!!
راستی سالگرد ازدواجتونم مبارک عزیزم


مرسی عزیزم ....تو همیشه لطف داری به من و اریا...
مامان مریم
11 دی 91 1:07
سلام عزیزم . ماهگرد چهارده ماهگی گل پسری مبارک باشه. الهی قوبونش بشم که اینقدر با نمک و وروجکه. عین بهداد خودم.
ببوسش . در پناه خدا باشه. ایشالا ماهگرد 140000000000ماهگیش.


ممنون عزیزم...خدا رو شکر که حالت خوبه..ممنون به خاطر تبریکت...بووووووووووووس
مامان سهند سپهر
12 دی 91 12:23
سلام عزیزم . وای ی ی ی چقدر خوشم میاد از اینهمه شیطونی و هوش نی نی ها . خیلی حس لذتبخشیه وقتی رشد و بالندگی شون و به وضوح نشون می دن . واقعا توی یکی دو سال اول زندگیشون پیشرفت فوق العاده زیادی حاصل می کنن. نازیییییییییی خدا همیشه این نی نی های نازو واسه پدر و مادرهاشون صحیح و سالم و شاد و خندون و شیطون نگهداره . بوس و ماشالا برای آریا جونی . براش اسفند دود کن مامانی مهربون.


ایشالله عزیزم...مرسی از لطفت
مامی ندا
12 دی 91 17:58
سلاممممممممممم وای عشق منو چ جیگری شدههههههههه 14 ماهگیش مبارک باشههههههههههه خداروشکر که سالمو سلامتهههههههههههههههههههه قدای شیطنتاشششششششششش


مرسی ندا جون لطف داری...
مامان کیان
13 دی 91 13:44
وووووووی آرزووووووو منم برف میخواااااااام
فداش بشم که شکلشم داره تغییر میکنهههه حسابی آقا شده ولی از اون آقاهای شیطوووون


مرسی مینا..
مامان طلا
14 دی 91 13:03
عزیز دلم همیشه به شادی باشی . بلا اینقدر شیطونی نکن ! کارای مامانتو زیاد میکنی زود پیر میشه هاااااااااااا


هههههی اره واقعا...