سوغاتی
هووووووووووووووووووووورا بابایی دیشب برگشتو واسه پسر خوشکلمون یه سوغاتی خومشل اورد که عکسشو گذاشتم.
چون هنوز ما واسه نی نی مون هیچی سیسمونی نخریدیم این اولین لباس نی نی گولو محسوب میشه
تازه دیشب که بابایی دلش واسه نی نی ش خیلی تنگ شده بود یه بازی جالب کرد.بابایی چراغ قوه گرفت روی شکمم تا نی نی نور رو بتونه احساس کنه و قند عسل مامان که تا حالا نور ندیده بود یه دفعه یه تکونی خورد که من ترسیدم و جیغ کشیدم
ولی کلا بازی بامزه ای بود چون بعدش که به نور عادت کرده بودی دیگه یواش یواش تکون میخوردی و بازی میکردی.
عزیزم میدونی که مامان و بابا به اندازه ی همه ی ستاره ها دوست دارن؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی