شیرین زبون من
سلام
پست ایندفه فقط مختص شیرین زبونیای عسل منه
برو پی کارت ..برو گریه کن:این دوجمله ای مال وقتیه که گل پسری احساس میکنه کسی داره تو کارش دخالت میکنه یا مانعش میشه ...نمیدونم دقیقا چه ربطی به هم دارن شاید وقتی خودش میره پی کارش بعدش میره گریه میکنه
وقتی گوشیم زنگ میزنه میگه بیا مامانته ...یا یه روز که با مامانم رفته بودیم بازار به خاطر شلوغی چند قدمی جلوتر از ما بود..اریا بهم میگه پس مامانت کجا رفت؟
مامانم جدیدا موهاشو شرابی کرده..اریا به مامانیش میگه :چی کار کرددی تو؟اونم که فکر میکنه کار بدی کرده که اریا ناراحت شده با نگرانی میگه هیچی عزیزم چی شده؟آریا با دعوا میگه موهاتو گرمز (قرمز)کردی ..مامانم
موقع رانندگی سر چارراه..پدر پشت چراغ قرمز واستاده..آریا:بابا نری چراغ گرمزه...بابا:چشم... آریا وقتی چراغ سبز میشه میگه؟هاااا فهمیدم سبز شد حالا برو..باباچشم
روز تولد بابا هم 17 اردیبهشت بود من برای بابا شلوار خریده بودم و اریا هم تیشرت و مامانیا هم پیرهن..بعد بابا داشت لباساشو پرو میکرد ..اریا اومده چسبیده به پاهای باباش و میگه:بابا خییییییییلی خوشکل شدی ..پدر
درمورد هرکی که خیلی دوسش داره هم یه جمله دوست داشتنی میگه :مثلا :مامان خوشکل خودمی
آریا دایی آرمینشو خیلی دوست داره..روزی چندین بار با گوشی اسباب بازیش باهاش حرف میزنه ..میگه :آرمین کجایی؟رفتی کتابخونه درس بخونی(داره برای کنکور اماده میشه)بیا خونه ما خرسی (عروسکش)مییش(مریض)شده ..امپولش زدم خوب بشه..خرسی گریه کرد...بعد اخرشم یه لیست خرید میده دستش ..مداد یا همون اسمارتیز مدادی ..نوماشی یا نوشابه ...و...
من بهش میگم آریا کی اینو خراب کرد:میگه آرمین...بابا یه چیزی خریده داده به آریا میگه کی اینو خربده :میگه آرمین..من بردمش بیرون یکی ازش میپرسه با کی رفتی بیرون :با ارمین ..چند باری هم نصف شب از خواب پاشده با گریه میگه ارمین کجاست؟یا تو خواب میگه مامان ارمین اذیت میکنه..خلاصه که ارمین اینجا اونجا همه جا..البته بگم که داییشم خییییییلی خیلی آریا رو دوست داره ..وهمیشه باهاش بازی های بچگونه میکنه ..کشتی میگیرن و توپ بازی میکنن...حتی داییش هر جا بره واسه هیچکی غیر از آریا سوغاتی نمیاره ...
و خیلیای دیگه که الان یادم نمیاد...
پسر عسلی من دوست دارم
شب بخیر